من هم می خواهم عضو شورای دانش آموزی باشم
شور و هیجانی در اتاق ها برای انتخابات شورای دانش آموزی برپا شده، تعداد زیادی از بچه ها مایل هستند این مسئولیت را به عهده بگیرند در کلاس ما هم بچه ها خیلی هیجان دارند برای آن ها از مسئولیت های شورای دانش آموزی گفتم این که کسی که عضو شورا می شود باید صدای سایر بچه ها باشد و خواسته های آن ها را به گوش مسئولین خانه کودک برساند و باید مؤدب و رفتار خوبی داشته باشد و بتواند خوب سخن بگوید در ضمن هر وقت لازم شد صاحب کارش به او اجازه دهد که تا ساعت ده و نیم در خانه کودک بماند، سپس خواستم هر کسی خود را واجد شرایط می بیند داوطلب شود همه ی بچه ها دستشان را بالا بردند دوباره گفتم باید هر دو هفته یکبار تا ساعت ده و نیم در خانه کودک بمانید این براتون مشکلی ایجاد نمی کند؟ و بعد با تاکید پرسیدم چه کسی داوطلب می شود؟ که همه دوباره دست هایشان را بالا بردند، به ناچار اسامی همه را روی تخته نوشتم و برایشان توضیح دادم فقط می توانید به دو نفر رای دهید.
یکی از بچه ها که بسیار ناآرام هست و به بقیه زور می گوید بلند شد و با لحن تحکم آمیزی به بقیه گفت به من رای دهید. مدتی است که او را نزدیک خودم آورده ام البته او حاضر نبود از ته کلاس جایش را عوض کند به او گفتم ؛ پسرم شما که نزدیک من باشید اگر کاری داشته باشم راحت تر می توانم از شما کمک بگیرم. وقتی او ته کلاس بود با بچه ها مدام دعوا و زد و خورد می کرد و یا به دیوار مشت می کوبید، از وقتی که جایش را عوض کردم آرام تر شده اما امروز دوباره با فریاد از بقیه می خواست به او رای دهند. خلاصه رای گیری به پایان رسید و یکی از دو نفری که رای آورد همین پسر بود. دوباره شرایط عضو شورا را جداگانه برای دو نماینده ی اتاقمان توضیح دادم و از آن ها خواستم در جلسات شورا نظر بچه ها را منتقل نمایند.
پی نوشت یک : این خاطره مربوط به آبان ماه سال ۱۳۹۷ می باشد.
پی نوشت دو : این مطلب توسط خانم اعظم مومنی تنظیم شده است.