۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

ادبیات در اتاق بادبادک ۱۳۹۸-۱۳۹۷

 

در این لیست به اسامی کتاب هایی که در اتاق بادبادک در سال تحصیلی ۱۳۹۸- ۱۳۹۷ مورد استفاده قرار گرفت ،  می توان دسترسی داشت .

 

با کلیک کردن بر عنوان هر کتاب می توان با آن کتاب از طریق لینکی که ظاهر می شود بیشتر آشنا شد.

 

ادبیات برای آموزش  در اتاق بادبادک - در سال ۱۳۹۷-۹۸
                   
ردیف عنوان کتاب به کار رفته در آموزش ( بر اساس نظر معلم مربوطه) : مجموع مصاحبه با :
علوم ریاضی اجتماعی هنر فارسی مهارت زندگی درهمتنیدگی معلم خانم فرشته داوریان
۱ راکت با سواد می شود ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲ لو لو پی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۳ سفر به دور دنیا ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۴ فیل قرمز گم شده ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۵ کلاغ سیاه به سفر می رود ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۶ تو کوچولو هستی/نیستی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۷ دعوا نکنیم ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۸ یک دوست با حال یخی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۹ وقتی به ناهارخوری می رویم ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۰ به آسمان نگاه کن ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۱ سنگال ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۲ فارسی آموز نخودی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۳ دلم یک دوست می خواهد ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۴ خوابی پر از گوسفند ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۵ در خانه پسرک هفت صندلی بود ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۶ بنفشه های عمونوروز ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۷ بازی ایرانی جشن ایرانی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۸ گردن دراز ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۱۹ مال من یا مال تو ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۰ دوستان من ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۱ رفتم به باغی ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۲ حواس پنجگانه ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۳ بیا با هم بترسیم ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۴ ترس نداره ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۵ توی این کتاب چه خبره ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۶ بدبیاری فردی تنگلرز ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۷ از دکتر می ترسی؟ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۸ کلاغ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۲۹ کوچولو یا گنده پشمالو ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰ ۰  
۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

ادبیات در اتاق گل یاس ۱۳۹۷-۱۳۹۸

 

در این لیست به اسامی کتاب هایی که در اتاق گل یاس در سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷ مورد استفاده قرار گرفت ،می توان دسترسی داشت .

با کلیک کردن بر عنوان هر کتاب می توان با آن کتاب از طریق لینکی که ظاهر می شود بیشتر آشنا شد.

 

 

ادبیات برای آموزش  در اتاق گل یاس - در سال ۱۳۹۷-۹۸
                   
ردیف عنوان کتاب به کار رفته در آموزش ( بر اساس نظر معلم مربوطه) : مجموع مصاحبه با :
علوم ریاضی اجتماعی هنر فارسی مهارت زندگی درهمتنیدگی معلم خانم پروین صادقی
۱ وسلی آباد ۱ ۰ ۱ ۱ ۱ ۱ ۵  
۲ موش مترو ۰ ۰ ۱ ۰ ۱ ۱ ۳  
۳ تخم پنگوئن امپراتور ۱ ۰ ۰ ۰ ۱ ۱ ۳  
۴ مثل یک لبخند ۰ ۰ ۱ ۰ ۱ ۰ ۲  
۵ وحشی ۰ ۰ ۰ ۰ ۱ ۰ ۱  
۶ مترسک عاشق ۰ ۰ ۰ ۰ ۱ ۰ ۱  
۷ خانه من کجاست؟ ۰ ۰ ۰ ۰ ۱ ۰ ۱  
۸ تخم گل قاصدک ۱ ۰ ۰ ۰ ۱ ۰ ۲  
۹ آب و هوا ۱ ۰ ۰ ۰ ۱ ۰ ۲  
۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

شوق بچه ها در کتابخوانی

عنوان فعالیت : شوق بچه ها در کتابخوانی

موضوع فعالیت : امانت دادن کتاب به بچه ها

کلمات کلیدی : عوض کردن کتاب ها ، یک خط خواندن ، تعریف داستان، پیدا کردن حروف و کلمات

 

خلاصه فعالیت :

به هر یک از بچه ها یک کتاب امانت داده شد و قرار شد بعد از خواندن، کتاب ها را با یکدیگرعوض کنند، به این ترتیب در مدت کوتاهی هر کدام چند کتاب خواهند خواند.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

25/1/1398

یکشنبه

از 45/7   تا   30/09

یک ساعت  و چهل و پنج

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

23 نفر

 7 تا 13 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

 

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 19 نفر

 4 نفر

 

ذوق و شوق و هیجان داشتند

 

 

 

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق بادبادک ها

چهار در پنج

نیمکت های پشت به هم در دو ردیف

کتاب-  تخته - ماژیک

 

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • روانخوانی
  • خواندن داستان
  • به اشتراک گذاشتن کتاب ها
  • پیدا کردن حروف و کلمات
  • اعتماد به نفس پیدا کردن
  • کمک کردن به یکدیگر در کتاب خواندن 

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

فرشته داوریان

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت :

بعد از فعالیت : .

 

 

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

17 کتاب را خواندند

-

-

-

-

-

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی: 

بعد از گذشت هفت ماه اکنون بچه ها حروف و کلمات را یاد گرفته اند و می توانند متن های ساده را بخوانند به همین دلیل از مدیر محترم خانه کودک خواستم کتاب هایی را برایشان آماده کنیم و به هر یک از آن ها کتاب بدهیم، دیروز کتابها را به آن ها دادم و خواستم خوب از آن نگهداری کنند و بعد از خواندن با یکدیگر عوض کنند صبح که به کلاس آمدم  بچه ها با شوق کتاب ها را در دست داشتند و مشغول خواندن بودند. خواستم هر کدام یک خط را بخوانند آن ها دو نفر دو نفر شروع به خواندن کردند و به یکدیگر کمک می کردند، یکی از آن ها برداشت خودش را از کتابی که خوانده بود بیان کرد دیگری داستان را تعریف می کرد. بعد از این فعالیت از آن ها خواستم کلمه هایی که در آن حروف غـ - ـغـ -غ  دارد را پیدا کنند و کلمه ها را روی تخته می نوشتند.

کتاب هایی که به آنها داده شد: 1- وقتی به ناهارخوری می رویم 2- به آسمان نگاه کن 3- کوچولو یا گنده پشمالو 4- دوستان من 5- رفتم به باغی 6- تو کوچولو هستی، نیستی 7- حواس پنجگانه 8- ترس نداره 9- تو این کتاب چه خبر است 10- بدبیاری 11- از دکتر می ترسی 12- کلاغ 13- گردن دراز 14- دعوا نکنیم 15- یک دوست باحال یخی 16- مال من مال تو 17- بیا با هم بنویسیم

 

پیشنهادات برای آینده :

1- در دو خط درباره ی کتابی که خوانده اند بنویسند.

2- نقاشی در ارتباط با کتابی که داشتند بکشند و یک اسم جدید برای داستان آن بنویسند.

3- کلمات جدید و سخت آن را روی یک ورق کاغذ بنویسند و به تخته بچسبانند.

 

 از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

خودم می خواهم بخوانم

عنوان فعالیت : خودم می خواهم بخوانم

موضوع فعالیت : نوشتن پایان یک داستان که تا نیمه برایشان خوانده شده بود.

کلمات کلیدی : قلب مترسک، روانخوانی، نوشتن متن، پایان داستان، بالا رفتن اعتماد به نفس

 خلاصه فعالیت : ماجراهای کتاب "قلب مترسک" که قبلا تا نیمه خوانده شده بود توسط بچه ها یادآوری شد و بعد  پایان داستان را به فکر خود نوشتند.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

20/9/1397

 سه شنبه

از 7/45   تا   9/30

یک ساعت و چهل و پنج دقیقه 

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

16 نفر

 11 تا 16 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

 

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 10 نفر

 6 نفر

 

نوشتن را دوست داشتند و اعتماد به نفسشان بالا رفته

 

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق طوفان باران

چهار در پنج

گرد به اضافه سه صندلی در وسط اتاق

دفتر- خودکار- تخته - ماژیک

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • تشویق به نوشتن
  • ایجاد علاقه به داستان نویسی
  • بالا بردن اعتماد به نفس
  • تقویت قدرت تخیل
  • یادآوری کتابی که فقط یک مرتبه خوانده بودند

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

اعظم مومنی

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت : آموزشگر انتظار نداشت بچه ها بتوانند چند صفحه بنویسند.

بعد از فعالیت : آموزشگر از دیدن نوشته های بچه ها و بالا رفتن اعتماد به نفس آنها خوشحال شده بود.

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

قلب مترسک

-

-

-

-

-

 

 

 

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

 شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی: 

امروز ادامه کتاب قلب مترسک را کار کردیم اول کمی روانخوانی کردند یکی از آنها که همیشه خجالت می کشید بخواند خواندنش خیلی بهتر شده و با اعتماد به نفس می خواند و به مسخره کردن دیگران توجه نمی کرد. بعد از آن کتاب قلب مترسک را که نیمه کاره خوانده شده بود را ورق زدم و با تماشای تصاویر کتاب ماجرای آن را بیان می کردند، تا رسیدیم به جایی که کتاب نیمه کاره رها شده بود از آن ها خواستم باقی داستان را از فکر خودشان بنویسند. در سال های گذشته بچه های پایه سوم خیلی کم می توانستند بنویسند اما بعضی از این بچه ها؛ با وجود غلط دیکته، پایان داستان را تا دو صفحه نوشته بودند. همان دانش آموزی که خجالت می کشید، امروز برای پایان داستان چند خطی نوشته بود و با این که دوستانش به او می گفتند بده ما برایت بخوانیم خودش داستانش را خواند و گفت خودم می خواهم بخوانم و خیلی خوب نوشته بود. یکی دیگر از بچه ها یک صفحه کامل نوشته بود و گفت هنوز ادامه دارد داستانم را در خانه کامل می کنم بعد برایتان می خوانم. استقبال بچه ها از نوشتن باعث شد که موضوع مسابقه داستان نویسی را برایشان مطرح کنم بعضی از بچه ها از این موضوع استقبال کردند.

 

پیشنهادات برای آینده :

۱- تصاویر یک کتاب را ببینند و برای آن ها داستانی بنویسند.

2- داستانی کوتاه برایشان خوانده شود و برای آن نقاشی بکشند.

3- فیلم یا کارتونی کوتاه ببینند و ماجای آن را بنویسند.

 

از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

سفر خیالی به آینده

عنوان فعالیت : سفر خیالی به آینده

موضوع فعالیت : کتاب "سلام من زمان هستم" نام کتابی برایشان خوانده شد، با علاقه به آن گوش دادند و سوال پرسیدند.

کلمات کلیدی : انفجار بزرگ، سفر خیالی به آینده، سفر به گذشته، روانخوانی، خواندن مجلات علمی

 خلاصه فعالیت : کتابی در مورد فرضیه چگونگی آغاز زمان، نسبیت زمان، سرعت نور وصدا برایشان خوانده شد بچه ها با علاقه ی باورنکردنی به موضوعات گوش می دادند و بعد فعالیت نوشتن متن سفر به آینده یا گذشته را انجام دادند.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

30/10/1397

 یکشنبه

از 7/45   تا   9/30

یک ساعت و چهل و پنج دقیقه 

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

15 نفر

 11 تا 16 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

 

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 12 نفر

 3 نفر

 

خیلی برایشان هیجان انگیز بود

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق طوفان باران

چهار در پنج

گرد به اضافه سه صندلی در وسط اتاق

دفتر- خودکار- تخته - ماژیک

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • تشویق به تفکر در موضوعات علمی
  • آشنا شدن با مفاهیم علمی مانند زمان، سرعت و...
  • ایجاد علاقه و سوال به مطالب علمی  
  • تفکر و سفر خیالی در زمان آینده و گذشته
  • آموزش علوم

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

اعظم مومنی

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت : آموزشگر با علاقه قبل از این که بچه ها وارد کلاس شوند عنوان های مهم کتاب را روی تخته نوشت و امیدوار بود بچه ها از این کتاب هم مانند کتاب علمی؛ سلام من صفر هستم خوششان بیاید

بعد از فعالیت : آموزشگر وقتی اشتیاق و علاقه بچه ها را در یادگیری مطالب علمی می دید بسیار خوشحال و هیجان زده بود و از این همه علاقه تعجب کرده بود.

 

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

سلام من زمان هستم

-

-

-

-

-

 

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

 

 شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی: 

امروز تصمیم دارم از مجموعه کتاب های لوکا نوولی کتاب "سلام من زمان هستم" را بخوانم، قبلاً کتاب "سلام من صفر هستم" را برایشان خوانده بودم. برای شروع  از بچه ها در مورد کتاب سلام من صفرهستم پرسیدم؛ با این که مطالعه آنها در سال های قبل در حد کتاب های درسی آن هم فقط برای یادگیری سوادآموزی بود، خیلی از مطالب علمی کتاب "سلام من صفر هستم" را به یاد می آوردند.

روی تخته ی کلاس قبل از این که بچه ها بیایند خلاصه ای از مطالب و عنوان های کتاب "سلام من زمان هستم" را برایشان نوشته بودم بخش هایی را شفاهی و بخش هایی را از روی کتاب خواندم و تصاویر کتاب را به آنها نشان می دادم. از انفجار بزرگ برایشان گفتم، عجیب بود که چقدر با علاقه به این موضوعات گوش می دادند. از تفاوت سرعت نور و سرعت صوت گفتم؛ برای درک بیشتر رعد و برق، دیدن نور و شنیدن صدای آنها را برایشان مثال زدم. در مورد فرضیه نسبیت زمان از دیدگاه انیشتن و فرضیه سفر در زمان و سفر به آینده را برایشان به همراه مثال های مختلف توضیح دادم مثلاً وقتی دو اتومبیل با سرعت های متفاوت، به سمت یک مقصد در حرکت باشند آن که سرعتش بیشتر باشد زودتر می رسد... خیلی با علاقه گوش می دادند و سوالاتی برایشان مطرح شده بود. یکی از بچه هایی که خیلی سوال می پرسید چند روز بعد با مجلات علمی که به امانت گرفته بود به کلاس آمد و در مورد بیدبنگ مطالبی را می گفت و گرانش و جاذبه زمین را برای بچه ها توضیح می داد که برایم خیلی جالب بود.

در آن روز بعد از کتابخوانی فعالیت سفر به زمان داشتند که هر یک از آن ها باید سفر خیالی به آینده یا گذشته را می نوشتند و برای بقیه می خواندند.

 

پیشنهادات برای آینده :

۱- نظرشان را در مورد کتاب خوانده شده بنویسند.

2- مطالبی که آموخته اند را برای یکی از دوستانشان تعریف کنند و نظر او را منتقل نمایند.

3- نمایش فیلم علمی برای آشنایی بیشتر با مفاهیم آموزش داده شده.

از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

من و بابام

عنوان فعالیت : قصه ی آشپزی بابام

موضوع فعالیت : داستانی از کتاب من و بابام برای بچه ها خوانده شد.

کلمات کلیدی : آشپزی بابا، غذای سوخته و بدمزه بابا، روانخوانی، کلمه نویسی، گوش کردن به قصه

 

خلاصه فعالیت : قصه دیگری از کتاب قصه های من و بابام خوانده شد و بچه ها با دقت و علاقه به آن گوش می دادند در پایان کتاب را خواندند و کلمه های آن را نوشتند.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

1397/7/23

دوشنبه

از 45/7   تا   30/09

یک ساعت  و چهل و پنج

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

بیست و یک نفر

 9 تا 12 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

 

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 

 

 

کاملا متوجه می شوم که آنها با موضوعات داستان همزادپنداری می کنند

 

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق یاران

پنج در سه

نیمکت ها در دو ردیف پشت هم

کتاب- دفتر- مداد- تخته - ماژیک

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • داستان خوانی
  • آموزش خواندن و نوشتن
  • بالا رفتن اعتماد به نفس بچه ها
  • لذت بردن از گوش دادن به داستان های کتاب

 

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

لیلا شیخی پور

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت :

بعد از فعالیت : .

 

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

 قصه های من و بابام

-

-

-

-  

-

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

 

شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر: 

مدتی است که کتاب قصه های من و بابام را با بچه ها کار می کنم در این مجموعه داستان ها، قصه های جذابی از زندگی پدر و پسری دارد که با یکدیگر تنها زندگی می کنند. کودکان ما مهاجرانی هستند که برای کار کردن به ایران آمده اند و دور از خانواده به همراه یکی از اقوام بزرگتر یا پدرشان زندگی می کنند و من به خوبی این موضوع را حس می کنم که آنها با ماجراهای این کتاب همزاد پنداری دارند و قصه های این کتاب را دوست دارند. موضوع داستان امروز آشپزی کردن من و بابام بود پدر غذایی که درست کرده سوخته و بد مزه شده بود و نمی توانستند بخورند. بعد از خواندن داستان بچه ها کتاب را دست به دست چرخاندند و از روی آن خواندند و به نوبت پای تخته آمدند و کلمات آن را می نوشتند.

 

چالشی که با آن روبرو بودم: 

از بچه ها می خواستم با صدای بلند برای بقیه بخوانند تا اعتماد به نفسشان بالا برود اما اگر کسی اشتباه می خواند یا غلط می نوشت بقیه او را مسخره می کردند.

 

پیشنهادات برای آینده :

1- اگر دوست داشتند نقاشی خود و پدرشان را بکشند.

2- خاطره ای از پدر خود را بنویسند.

3- یک آرزو برای پدر و مادر خود بنویسند.

4- بگویند دوست دارند پدرشان چه رفتاری داشته باشد.

 

از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

 

پی نوشت : این مطلب توسط خانم اعظم مومنی تنظیم شده است.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

با یک بار شنیدن به یاد می آوردند

عنوان فعالیت : با یک بار شنیدن به یاد می آوردند

موضوع فعالیت : خواندن کتاب این گوزن شاخ دار چه فایده ای دارد؟

کلمات کلیدی : داستان گوزن شاخدار، جمله نویسی، گفت و گو، به یاد آوردن داستان

 

خلاصه فعالیت : داستان گوزن شاخ دار چه فایده ای دارد برای بچه ها خوانده شد و در پاسخ به سوالات مطرح شده مشارکت می کردند، کلمات جدید را یادگرفتند و جمله نویسی کردند.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

1397/7/16

 

از 45/7   تا   30/09

یک ساعت  و چهل و پنج

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

بیست و یک نفر

 9 تا 12 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 

 

 

قصه خوانی را خیلی دوست داشتند  

 

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق یاران

چهار در پنج

نیمکت های پشت هم در دو ردیف  

کتاب- دفتر- مداد- تخته - ماژیک

 

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • علاقمند کردن کودکان به کتابخوانی
  • به فکر واداشتن بچه ها با طرح سوالات گوناگون
  • گفت و گو در مورد اهمیت دوستی ها
  • جمله نویسی
  • تمرین نگارش

 

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

لیلا شیخی پور

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت :

بعد از فعالیت : .

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

 گوزن شاخدار فایده اش چیه ؟

-

-

-

-  

-

 

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی: 

بچه ها گوش دادن به داستانخوانی را خیلی دوست دارند وقتی کتاب "گوزن شاخدار فایده اش چیه؟" را برایشان می خواندم همه ساکت بودند و با دقت گوش می دادند، در پایان کتاب سوالاتی را از آن ها پرسیدم مانند؛ آیا شما هم در خانه غذا درست می کنید؟ آیا در کارهای خانه همکاری دارید؟ دوست در زندگی چه اهمیتی دارد؟ گوزن کجا زندگی می کند؟ شاخ گوزن به چه درد می خورد؟ ..... در پاسخ به این سوال که "هزینه ی تعمیر ماشینی که در این داستان تصادف کرده چقدر است؟" پاسخ دادند بستگی به مدل ماشین دارد. این کودکان با این که کم سن هستند مسئولیت های بزرگی را به دوش می کشند؛ هم در مغازه کار می کنند و هم بخشی از مسئولیت های خانه را به عهده دارند. بعد از این فعالیت کلمات جدید را در کتاب پیدا کردند جمله سازی کردند وسپس پای تخته جمله هایشان را نوشتند و جاهای خالی را در جمله پر کردند. بعد از گذشت یک هفته از این فعالیت، هنگام رونویسی داستان ، بچه ها جمله های داستان را جلو جلو می گفتند و داستان را تعریف می کردند در پایان بچه ها گفتند؛ فایده این گوزن دوستی اش با جک است و این دوستی برای گوزن هم مفید بوده.  

 

 

پیشنهادات برای آینده :

1- بازی کردن نمایش داستان و بچه ها نقش یکی از شخصیت ها را بازی کنند .

2- بجه ها هر یک به دلخواه موضوع یا اتفاقی را به داستان اضافه نمایند.

3- تجربه خودشان را در دوستی بیان نمایند.

4- در ارتباط با داستان نقاشی بکشند.

5- با خمیر شکل شخصیت های داستان را درست نمایند.

 

از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

 

پی نوشت : این مطلب توسط خانم اعظم مومنی تنظیم شده است.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

با دنیای وسلی آشنا شویم

عنوان فعالیت : با دنیای وسلی آشنا شویم

موضوع فعالیت : آشنایی با ابزارها و فعالیت هایی که وسلی در مزرعه اش بکار می برد.

کلمات کلیدی : مزرعه وسلی، کلاه وسلی، ترازوی دست ساز، بافتنی با الیاف

 

خلاصه فعالیت :

بعد از خواندن کتاب وسلی آباد برای آشنایی بیشتر کودکان با دنیای وسلی بعضی از ابزارهایی که او استفاده می کرد را در اتاق درس به بچه ها نشان دادم.

 

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

21/8/۱۳۹۷

دوشنبه 

از 45/7   تا   30/09

یک ساعت  و چهل و پنج

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

بیست نفر

 11 تا 16 سال

 مرد

 مهاجر بدون کارت اقامت

 اکثر آن ها تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر هستند

 اکثر آن ها در لوازم یدکی های خیابان امیر کبیر کار می کنند

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 با تاخیر آمدند

 یک نفر

 

از انجام فعالیت خوشحال بودند  

 

 

 

 ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق گل یاس

چهار در پنج

گرد به اضافه سه صندلی

گلدان- ترازوی دست ساز- کاموا- بافتنی- تخته - ماژیک

 

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • آشنایی با دنیای وسلی
  • علاقمند کردن کودکان به کتابخوانی
  • مشاهده بافتن شال با کاموا و میل بافتنی
  • آشنایی با ماشین ریسندگی
  • ترازو و اندازه گیری
  • آشنایی با واحدهای اندازه گیری جرم و لیتر
  • مشاهده ی هاون و امتحان کردن آن
  • آشنایی با گل و گیاه و بذر کاشتن

 

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

آموزشگر

همیار آموزشگر

مشاهده‌گر

پروین صادقی

-

-

 

حال و هوای آموزشگر قبل و بعد از فعالیت :

قبل از فعالیت :

بعد از فعالیت : .

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

وسلی آباد

-

-

-

-

-

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - در دفتر مربوطه

-

-

-

-

-

-

 

شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی: 

وسلی آباد اولین کتابی است که برای آموزش ادبیات با بچه ها کار کردم در این کتاب بچه ها با دنیای وسلی آشنا شدند؛ او در زمینی که برای خودش انتخاب کرده بود گیاهان مختلف می کارد و با الیاف گیاهان برای خودش لباس و کلاه درست می کند او رسم و رسوم مردم شهر را نمی پسندد و تمدن خودش را ایجاد کرده بود. برای آشنایی بیشتر بچه ها با فعالیت های وسلی، گلدانی را به اتاق درس آوردم تا بچه ها مراحل رشد گیاه و بذرپاشی را از نزدیک مشاهده کنند، با یک ترازوی دست ساز واحد اندازه گیری جرم و مایعات، انواع ترازوهای دستی، دیجیتالی و باسکول را توضیح دادم. یک شال نیمه بافته شده را با میل بافتنی به بچه ها نشان دادم و آنها هر کدام بافتن با میل را امتحان کردند و متوجه شدند وسلی چگونه با الیاف گیاهان برای خودش کلاه می بافت.

 

پیشنهادات برای آینده :

1- جستجو در مورد تمدن های مختلف

2- ارائه نمونه هایی از تصاویر هنرهای مختلف برای معرفی و آشنا نمودن  بچه ها

3- بیان تاریخچه و اهمیت بعضی از کارهای هنری مانند؛ قالی بافی، چرم دوزی، نجاری و هر چیزی که بچه ها در زندگی به طور روزمره با آن مواجه هستند.

4- رفتن به موزه ایران باستان

5- کاشت یک نهال و آبیاری آن توسط کودکان و مشاهده ی مراحل رشد آن

6- بافت کلاه یا سبد به سبک حصیربافی

 

از شما دوست عزیز خواننده نیز دعوت می شود اگر نظر یا پیشنهادی دارید لطفا در بخش نظرات مربوط به این نوشته قرار بدهید.

 

 

پی نوشت : تنظیم این مطلب از خانم اعظم مومنی است.

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

تو را به اندازه شُرشُر باران دوست دارم

 

 

 

آن روز وقتی خانم مدیر شکوه حاج نصرالله به کلاس ما آمدند هر یک از بچه‌ها مشغول کاری بودند، رضا در حال توپ بازی با امید بود، احمد با صدای بلند دیگری را مسخره می‌کرد و می‌ خندید، محمدرضا آرام نشسته با لبخندی بر لب، دیگران را نگاه می‌کرد.

خلاصه سرگرم هر کاری هستند به جز درس خواندن، آنقدر مشغولند که متوجه حضور مدیر و معلمشان در کلاس نشده‌اند.

معلم(۱) و خانم مدیر می خواهند کتاب "به اندازه‌ی همه‌ی گیلاس‌ها دوستت دارم" نوشته‌ی‌؛ علی اصغر سیدآبادی" را برای آن ها بخوانیم. بچه ها با این که بیشتر اوقات ناآرام بودند اما در ساعت کتابخوانی با علاقه به آن توجه می کردند. کم کم توجه‌شان جلب شد و آرام آرام سر جای خودشان نشستند.

معلم: صبح بخیر بچه‌ها، حالتان خوبه؟

هنوز جر و بحث عطا و محمد ادامه دارد و گاهی به سمت هم خیز برمی‌دارند.

مدیر کتاب را به بچه‌ها نشان می‌دهد و آنها را به سکوت دعوت می‌کند و با صدای بلند نام کتاب را می‌خواند. "به اندازه‌ی همه ی گیلاس‌ها دوستت دارم"

بــــــــــــه انـــدااااازززززه‌ی همــــــــه‌ی گیــــلاااااس‌ها دووووســـــتت دااااااارم

"به اندازه‌ی همه‌ی گیلاس‌ها دوستت دارم" نوشته‌ی:علی اصغر سیدآبادی

همه ساکت می‌شوند و به جمله‌های قشنگ کتاب گوش می‌دهند. بچه‌ها کتاب خواندن را خیلی دوست دارند.

کتاب که تمام شد از آنها خواسته می شود چشم هایشان را ببندند و خاطره‌ای را به یاد آورند و همانند کتاب جمله‌ای بگویند، به ظاهر هیچ کس چیزی به خاطر نمی‌آورد و به یکدیگر نگاه می‌کنند.

امید می‌گوید: وقتی ما افغانستان بودیم با دو چرخه ام از یک مسیری می‌رفتم که دو طرفش گندمزار بود، آیا می‌توانم بگویم؟ “وقتی سوار سه چرخه ام هستم و به گندمزار نگاه می‌کنم ترا به اندازه‌ی همه‌ی گندم‌ها دوست دارم.

بعضی از بچه‌ها به او می‌خندند و مسخره‌اش می‌کنند که این هم شد جمله.....

معلم با خوشحالی برایش دست می‌زند “آفرین! آفرین! خیلی قشنگ بود”

بعد از کمی سکوت محمدرضا می‌گوید: من در افغانستان گاهی جلوی موتور دایی ام  سوار می‌شدم، می‌توانم بگویم:

"وقتی سوار موتور می‌شدم و از میان دشتی سرسبز می‌گذشتم، تو را به اندازه‌ی سرعت موتور در دشت سر سبز دوست دارم؟"

معلم هیجانزده تشویقش می‌کند.

عطا با لحن تمسخرآمیز همیشگی‌اش می‌گوید: وقتی در برف‌ها راه می‌روم تو را به اندازه‌ی آن پرنده قرمز دوست دارم و بعد می‌خندد.

معلم شگفت زده به عطا نگاه کرد و گفت چه خوب که داستان "پرنده قرمز"(۲)  را به یاد می‌آوری!!

حالا هر کدام از بچه‌ها به یاد خاطره‌ای از وطنشان جمله‌ای می‌گویند:

"وقتی برف می‌بارد و آدم برفی درست می‌کنم ترا به اندازه‌ی همه‌ی برف ها دوست دارم."

افغانستان که بودم هر وقت باران می‌بارید آب شُرشُر از کوه پایین می‌آمد می‌توانم بگویم؟

"وقتی در کوه باران می‌بارد و آب از کوه پایین می‌ریزد ترا به اندازه شُرشُر باران دوست دارم."

ناگهان احمد که همیشه ناآرام است و مشارکتی ندارد، گفت؛ وقتی من کوچک بودم خواهری داشتم که روزی، یکدفعه مُرد همین جا مکثی کرد و ادامه داد "ترا به اندازه‌ی خواهرم دوست دارم."

 

وقتی احمد غم دلش را می‌گفت، معلم اشک در چشم هایش جمع شد و گفت؛ "تو را به اندازه‌ی غم های دلت دوست دارم"

 

 

 

نویسنده متن : اعظم مومنی - معلم طوفان باران در سال ۱۳۹۸-۱۳۹۷

 

۱-عنوان معلم در اسناد ویرایش شده برای انتشار فعلا آموزشگر در نظر گرفته شده است.

۲-«پرنده قرمز» عنوان یکی از کتاب هایی است که برای بچه ها در یک جلسه خوانده شده است و بچه ها آن را بسیار دوست داشتند.

 

 

 

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن

به من ضرب و تقسیم یاد بده، می خواهم برگردم افغانستان

عنوان فعالیت : به من ضرب و تقسیم یاد بده، می خواهم برگردم افغانستان

موضوع فعالیت : دلایل و خطرات مهاجرت کردن بررسی شد و برای این کار از گفتگو درباره کتاب« موش مترو» استفاده شد

کلمات کلیدی : کتاب، گفتگو، مهاجرت، خطرات مهاجرات، افغانستان، کودک افغان ، کودک مهاجر، موش مترو، دیکته، روان خوانی

خلاصه فعالیت :

ادامه مطالعه کتاب موش مترو به عنوان یک کتاب اصلی صورت گرفت و روی واژه های مشکل آن از لحاظ روان خوانی و معانی کار شد و در ادامه پرسش هایی درباره عملکرد شخصیت داستان به گفتگو گذاشته شد و در راستای آن پرسش هایی درباره موضوع مهاجرت مطرح گردید .

زمان اجرای فعالیت :

تاریخ

روز هفته

زمان فعالیت

مدت زمان

۲۶/۰۸/۱۳۹۷

شنبه

از 7/45  تا 9/30

یک ساعت و چهل و پنج دقیقه

 

 مخاطبانی که فعالیت برای آن ها طراحی شده :

تعداد نفرات

محدوده سنی

جنسیت

وضعیت اقامت

وضعیت سرپرستی

وضعیت اشتغال

20

11  تا 16 سال

مرد

اکثرا مهاجران بدون کارت اقامت

اکثرا تحت سرپرستی پدر، عمو یا برادر بزرگتر

اکثرا شاغل در لوازم یدکی فروشی های خیابان امیر کبیر

 

وضعیت حضور مخاطبان در فعالیت :

حاضرین در محل

غائبین

افراد در حیاط

حس و حال مخاطبین

 

 

 

بچه ها کتاب خوانی را خیلی دوست دارند مثلا یکی از بچه هایی که روانخوانیش هم خیلی خوب نیست بعد از دوخوانی کتاب موش مترو کلمه به کلمه کتاب را در ذهن داشت و بیان می کرد

 

ویژگی محل اجرای فعالیت:

نام محل اجرا

ابعاد محل

چیدمان صندلی ها

امکانات

اتاق طوفان باران

4 در 5 متر مربع

گرد و سه صندلی وسط اتاق

کتاب تخته، دفتر، خودکار و ماژیک

 

 

این فعالیت تلاشی برای ایجاد بسترهای زیر بوده است :

  • تمرین روان خوانی
  • درک معانی برخی واژه ها
  • گفتگو درباره روابط علت و معلولی در جریان یک داستان
  • کتابخوانی
  • دیکته
  • گفتگو درباره دلیل مهاجرت و خطرات و عواقب و فواید آن
  • آشنایی با دیدگاه های مختلف نسبت به نتیجه مهاجرت

 

مجری و مشاهده‌گر فعالیت :

 

نام و نام خانوادگی

حس قبل فعالیت

حس بعد از فعالیت

راه ارتباطی

برای آشنایی بیشتر

آموزشگر

اعظم مومنی

 

با شنیدن خاطرات و تجربه بچه ها از مهاجرتشان به ایران خیلی ناراحت شدم

momeni659@gmaig.com

 

همیار آموزشگر

زحا جعفری

 

 

 

 

مشاهده گر

 

 

 

 

 

 

پیوست های همراه اجرا :

کتاب

عکس

فیلم

کار برگ

موسیقی

دیگر موارد

موش مترو

 

 

 

   

 

 

پیوست های بعد از اجرا :

یادداشت آموزگار

عکس

فیلم

کار کودک

مصاحبه با کودک

ارزیابی کودک

موارد دیگر

دارد - یادداشت در دفتر گزارش

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شرح فعالیت از زاویه دید آموزشگر اصلی:

در راستای خواندن کتاب « موش مترو » که یکی از کتاب های اصلی ای(۱) بود که روی آن کار می کردیم . در این جلسه یعنی ۲۶ آبان روی ده صفحه اول کارمان را ادامه دادیم به این ترتیب که واژه هایی که در این صفحات برای بچه ها مشکل بود را روی تخته نوشتم و درباره معانی آن ها صحبت کردیم و علاوه بر این روی روان خواندن آن کار کردیم به این ترتیب که همه بچه ها از روی صفحات بلند خواندند و من مشاهده می کردم که هنوز تعدادی از آن ها روی خواندن مساله داشتند .

بعد از اینکه از روی کلمات خوانده شد به ایشان دیکته گفتم و این را بگویم که بچه های جمع از دیکته نوشتن لذت می برند و البته دیکته به شکل دیکته باز بود یعنی هر نفری می توانست از کناردستی اش کمک بگیرد.

بعد از اینکه دیکته را انجام دادند این سوال را پرسیدم که به نظر شما « چرا نیپ، موش مترو تصمیم گرفت خانه اش را رها کند و برود به انتهای مترو برسد ؟ اگر نمی رفت چه اتفاق هایی برایش می افتد؟ اصلا چرا خطرهای این راه قبول کرد؟ » بچه ها شروع کردند به توضیحات چیزهایی که درکتاب خوانده بودند حتی یکی از بچه ها که در خواندن کلمات مساله دارد و روان خوانی اش خوب نیست ولی کلمه کلمه متن کتاب را از حفظ می گفت .

بعد از اینکه درباره نیپ صحبت کردیم . با توجه به اینکه کودکان حاضر در جمع مهاجر از افغانستان هستند، من از ایشان پرسیدم که «شما چرا تصمیم گرفتتید  با وجود خطرهای زیادی که در راه بود به ایران بیایید ؟ » در اینجا بود که بچه ها از خودشان صحبت کردند و برخی خطرهایی که در راه افغانستان به ایران متحمل شدند را تعریف کردند مثلا از خطر مرگ به خاطر اینکه ممکن بوده از ماشین پرت شوند داخل دره !

من از ایشان پرسیدم که« آیا این سفر با همه خطرهایی که داشته ، آیا ارزش این را داشته است که این کار انجام دادید و به ایران آمدید ؟» در پاسخ به این سوال همه بچه ها به جز یکی از آن ها گفتند که خیلی خوشحال هستند که در ایران هستند و از اینکه در ایران هستند راضی هستند و آن یک نفر توضیح داد که از اینکه در ایران هست راضی نیست و دوست دارد برگردد افغانستان چون در آنجا شغل کیف دوزی داشته است و خیلی هم در این کار مهارت دارد . از ایشان پرسیدم که چرا همینجا در ایران کار خیاطی را ادامه نمی دهی و او توضیح داد که اینجا به من پول کافی نمی دهند و به من گفت که به او تقسیم و ضرب را یادبدهم چون می خواهد این ها را یادبگیرد و بعد برگردد افغانستان . ایشان بارها از من خواسته بود که زبان انگلیسی به او یاد بدهیم و امروز بود که من دلیل این درخواست هایش را بیشتر درک کردم.

 

۱-کتاب اصلی منظور کتاب هایی هستند که در گروه آموزش خانه تصمیم گرفتیم روی آن ها با تمرکز و وسعت بیشتری با بچه ها کار کنیم مثلا همه صفحات آن را بچه ها بخوانند و همچنین این کتاب ها برای همه بچه ها تهیه شد و اینکه فعالیت هایی برای این کتاب ها طراحی گردید

 

 

 

۰ نظر
ناصرخسرو انجمن